• تماس با ما
  • پروفایل
  • عناوین مطالب
  • صفحه اصلی
OnTheGo Theme
  • به وبلاگ ضد گریه خوش اومدین
  • درباره ما
Welcome To Weblog

خوش آمید

با سلام .
به وبلاگ ضد گریه خوش آمدید . امیدوارم لحظات شادی را در وبلاگ ضد گریه سپری کنید .
با تشکر مدیر وبلاگ : danial
Read More
About US

درباره وبلاگ

ضد گریهخب جکه یا اتفاقاتی که توسط هموتنان عزیزمون افتاده که جنبه فان داره
Read More
Welcome to OnTheGo

پیغام مدیر

با سلام و درود خواهشن لطفاً التماس میکنم اگه از مطلبی خوشتون اومد نظر بدین بدتون اومد نظر بدین فقط نظر بدین قربونتون برم من یه تنه
Read More
Previous Next

این یه آموزشه!!!!!!!!!!

سلام این آموزش برای یک نفر هست و شاید شما هم بخواهین این آموزش رو ببینین

اما برای آینده شما میبینید

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
لطفا کسی که رمز رو بلده بزنه هی تو نزن!!!!!! فقط یکی میتونه!!!!!

ادامه مطلب

نویسنده : danial | چهار شنبه 31 خرداد 1391
- 22:51 |

خانم بادیگارد!!!!!!!!

نویسنده : danial | سه شنبه 30 خرداد 1391
- 19:22 |

سرنوشت جام جهانی

نویسنده : danial | سه شنبه 30 خرداد 1391
- 19:19 |

دقت کردم میگما!!!!!!!!

تا حالا دقت کردین؟

هر وقت دارین تخمه میخورین بعد از دو ساعت میخواهین بلند شین

آخرین تخمه ای که میخورین به نظرتون خیلی خوشمزه میاد

به خودتون میگین:بزار چندتا دیگه هم بخورم

دوباره میشینین سره تخمه ها

همینطوری ادامه پیدا میکنه تا ظرف هم سوراخ کنین.

نویسنده : danial | سه شنبه 30 خرداد 1391
- 15:25 |

غیرت!!!

دیروز رفتم بقالی سر کوچمون

یه دختر و پسر دوقلو خوشگل کوچولو تو بقالی بودن

بعدش من لپای دختررو کشیدم گفتم اسمت چیه ؟

پسره عصبی شد گفت زهرا اسمتو بهش نگو

نویسنده : danial | سه شنبه 30 خرداد 1391
- 15:24 |

ایستگاه تامل!!!!!!!!!!!!!!

گوســـــــفندها …. میدانند …. که چـــــوپان دوستشان دارد…… اما نمیدانند ….. که چــــــــوپان …… دوست ِ صمـــــیمی ِ قصــــــاب است …

نویسنده : danial | سه شنبه 30 خرداد 1391
- 15:23 |

دایی!!!

با فک و فامیل ، نشستیم اسم و فامیل بازی کردیم ، دائیم برای میوه با “ی” نوشته ” یه کیلو خیار ” !!!!!! همچین هم اصرار میکنه درسته که آدم شک میکنه حتما راست میگه

نویسنده : danial | سه شنبه 30 خرداد 1391
- 15:22 |

ایستگاه تامل!!!!!!!!!!!!!!

خدایا …
یه بُر به این زندگیمون بزن …
شاید دو تا حکم افتاد دستمون
که هر نامردی آسش رو به رخ ما نکشه...

نویسنده : danial | دو شنبه 29 خرداد 1391
- 17:16 |

مامانای گلم!!!!!!!

حرف هاي مشترک اکثر مادرها:

1. چيه شوخي خنده هات با دوستاته اخم و تخمت رو واسه ما اووردي ؟
2.من نميدونم نه بابات اين جوري بود نه من اين اخلاقت به کي رفته؟
3.مني که با شماها اين قد با احترام برخورد ميکردم اين شدين بچه هاي شما ميخوان چي بشن؟
4.من نميدونم کجاي تربيتم رو اشتباه کردم که اين جوري شد!!
5.مرده شور شانس منو ببره ببين بچه هاي مردم دارن واسه مامانشون جون ميدن

نویسنده : danial | دو شنبه 29 خرداد 1391
- 17:15 |

قانون لعنتی!!!!

یه قانون هست که میگه، اگه میخوای همه افراد فامیلتونو از دخترخالت گرفته تا نوه عموتو با هم تو یه روز ببینی، پاشو همین الان دستِ دوس دختر یا دوس پسرتو بگیر، با هم برید بیرون یه دوری بزنید

نویسنده : danial | دو شنبه 29 خرداد 1391
- 17:14 |

آقای ایرانسل غلت کردم!!!!!!!

امروز زنگ زدم به ایرانسل و خیلی قرص و محکم گفتم میشه دیگه به
من اس ام اس ندی ، بر خلاف انتظارم خیلی راحت قبول کرد و قرار شد که دیگه هیچوقت بهم اس ام اس نده ..
الان بدجوری احساس تنهایی میکنم .. کاش زنگ نمیزدم !!!!

نویسنده : danial | دو شنبه 29 خرداد 1391
- 17:13 |

تحریم@@@!!!!!

 فقط مونده افغانستان مارو تحریم کنه،دیگه برامون عمله نفرسته؟

نویسنده : danial | دو شنبه 29 خرداد 1391
- 17:12 |

از خاطرات تلخ@!!!!

تو جاده شمال بودم، یه دفه یه گاو پرید وسط جاده منم محکم زدم
رو ترمز و خیلی عصبی شروع کردم بوق زدن که بره ، دیدم نه همینجوری وایساده وسط جاده داره چپ چپ نگام میکنه ،یه جوری نگام میکرد انگار منتظر بود پیاده شم روشو ببوسم ازش عذرخواهی کنم ، یعنی درگیر جذبش شده بودم ، بعد دو سه دیقه دیدم دیگه خیلی بد داره نگا میکنه، اومدم پیاده شم دیدم گاوه یه نگا به من کرد یه نگا به تابلوی محل عبور حیوانات اهلی اونور جاده، بعد با افسوس سرشو انداخت پایینو رفت، یعنی این حرکتش از صدتا فحش  بدتر بود، کلی خجالت زدمون کرد،

فقط مونده بود قبل رفتن یکم نصیحتم کنه ...

نویسنده : danial | دو شنبه 29 خرداد 1391
- 17:11 |

عقلم تو حلقم!!!!!

دنبال فلش ام می‌گشتم پیداش نمی‌کردم. رفتم آب خوردم برگشتم دیدم کنار لپ تاپمه الان یه ربعه هی می‌گم پاستیل بعد می‌رم از اتاق بیرون و آب می‌خورم بر می‌گردم ولی پاستیله کنار لپ تاپم نمیاد

نویسنده : danial | دو شنبه 29 خرداد 1391
- 17:9 |

یه شب که داشتم پسرمو میخوابوندم!

- پسرم تو که  هنوز نخوابیدی؟..

- زبان

- نکنه منتظری قصه برات بگم..

- مژه

- بیخود... امشب از قصه خبری نیست ...بگیر بخواب ببینم..خوابم میاد بدجور!!

- گریه

- هیسسسس..مگه نمیبینی بابات خوابیده..

- ابرو

- خیله خب میگم..بشرطی که قول بدی زودی بخوابی..

-هورا

- خب..یکی بود یکی نبود..

- خیال باطل

- زیر گنبد کبود....راستی مسواکتو  زدی؟...ببینم دندوناتو..

- نیشخند

- افرین پسرم....ای..وای ..عزیزم بذار ببینم این کیه نصفه شبی زنگ میزنه..

-کلافه

-   -منتظر

- خمیازه

- خواب

- ببخش پسرم ..خالت بود...... ..پسرم ؟!!...خوابیدی؟!!..چرا پتو روت نکشیدی ؟!!..الهی مامان فدات بشه..خوب بخوابی عزیزم..مشالا خالته دیگه چونش گرم بشه..دیگه ول کن نیست..اینقدر حرف زد خواب از سرم پرید..برم کتاب رمانمو بخونم بلکه شاید خوابم ببره..

این پست از وبلاگ دوردونه(پری دوردونه)کش رفته شده.

نویسنده : danial | دو شنبه 29 خرداد 1391
- 17:5 |

اینجا ایران است....

توی اکثر کشورها"ملی" یعنی بهترین!!!

برعکس کشور ما که ملی یعنی بدترین !

پول ملی!

تیم ملی!

بانک ملی!

بنزین ملی!

کفش ملی!

خودرو ملی!

اینترنت ملی ...!

نویسنده : danial | دو شنبه 29 خرداد 1391
- 16:57 |

سوووووسک!!!!!

میری توو آسانسور, دکمه رو فشار میدی، در بسته میشه، یهو میبینی‌ روو سقف یه سووسک بالدار نیشسته..

گریه نکن، ادامه نمیدم...!

نویسنده : danial | دو شنبه 29 خرداد 1391
- 16:56 |

صرفا جهت اطلاع!!!!!!!!!!!

وقتی یکی میگه نمیخوام کسی از دوستیمون باخبر بشه !

یعنی اینکه تو آنقدر واسم کوچکی که دوست ندارم موقعیت های بزرگترم رو از دست بدم!!!

اینو بفهمین!

نویسنده : danial | دو شنبه 29 خرداد 1391
- 16:55 |

گل لعنتی!!!!

دو قطره آب ریخت رو مانیتور

اومدم با دستمال کاغذی پاک کنم دیدم قهوه ایه

تعجب کردم ، نگو گــــِـــل درست شده بود !


نویسنده : danial | دو شنبه 29 خرداد 1391
- 16:53 |

درد لعنتی

نویسنده : danial | دو شنبه 29 خرداد 1391
- 16:52 |

دخترا و پسرا!!!!!

مکالمه ی بین دو دانشجوی پسر و دختر :
پسر :
میتونم جزوه تونو واسه کپی بگیرم ؟
دختر :
از این مسخره بازیا خوشم نمیاد ، حرفتو رک بگو !
پسر :
من نمیومدم سر کلاس حقیقتش اینه که دست به دامن شما شدم
دختر :
بهتر نیست منو دعوت به یه قهوه بکنید؟
پسر :
واسه چی؟ خوب الان کپی میگیرم میدم ، زیاد طول نمیکشه
دختر :
خوب باشه ، قبول می کنم
پسر :
حالا میشه جزوه تونو بدید کپی بگیرم؟
دختر :
من که قبول کردم دیگه ، نمی خواد سر این لوس بازیا بیفتی تو خرج


و بدین سان دانشجوی پسر آن درس سه واحدی رو افتاد

نویسنده : danial | دو شنبه 29 خرداد 1391
- 16:41 |

به سلامتیش!!!!!!!!!!!

به سلامتی کسی که نمیشناستت
اما نوشته هاتو میخونه تا از درونت با خبر بشه

و

 نظر میذاره  تا بهت بفهمونه که تنها نیستی !!!

نویسنده : danial | دو شنبه 29 خرداد 1391
- 16:39 |

اینم مامان ما!!!!!!!!!!

تولدم بود شروع کردم باز کردن کادوها به کادو مامانم رسيدم
ديدم يه پاکته بازش کردم ديدم نوشته
هفتاد هزار تومني که دو ماه پيش قرض گرفتي نميخواد برگردوني

نویسنده : danial | یک شنبه 28 خرداد 1391
- 16:26 |

اینجا ایران است....

فقط یه ایرانی می تونه برای تفریح بره پیست اسکی با لاستیک بادی سرسره بازی کنه .

نویسنده : danial | یک شنبه 28 خرداد 1391
- 16:25 |

اینجا ایران است....

فقط یه زن ایرانی می تونه ملکه زیبایی 2012 رو ببینه و با اعتماد به نفس کامل بگه این کجاش خوشگله ؟

نویسنده : danial | یک شنبه 28 خرداد 1391
- 16:25 |

والا به خدا!!!!!!!!

مطابق اخبار صدا و سیما، اروپا الان در فقر مطلق، بحران اقتصادی و سوتغذیه قرار داره.. لابد این جام ملتها هم که داريد می‌بینید با وام موسسه ثامن الائمه برگزار میشه.....!!!!

نویسنده : danial | یک شنبه 28 خرداد 1391
- 15:23 |

امتحان کردم میگم ها!!!!!!!!!!!!!!!!

سه ساعت به بچه يه کلمه رو ميخواي ياد بدي، یاد نمیگیره.

از عصبانيت فحشش ميدي، همچین فحشه میره تو حافظش

 که با شستشوی مغزی هم از ذهنش بيرون نميره!!!!!

نویسنده : danial | یک شنبه 28 خرداد 1391
- 15:22 |

به امید آن روز!!!!!!

یه روز خوب میاد که بدونیم از تو یخچال چی می خوایم .. !!

نویسنده : danial | یک شنبه 28 خرداد 1391
- 15:21 |

گوگل لعنتی!!!!!!!!

گوگل عزیز ازت درخواست می کنم مثل این زنا رفتار نکنی .

 تا یه کلمه می نویسیم صد تا حدس نزنی منظورمون چیه

نویسنده : danial | یک شنبه 28 خرداد 1391
- 15:20 |

صرفا جهت اطلاع!!!!!!!!!!!

چرا وقتی دروغ میگی و من لبخند می زنم فکر میکنی خــــــــرم؟!

 

خب یه بارم فکر کن دارم به خـــــــــریت تو لبخند می زنم....

نویسنده : danial | یک شنبه 28 خرداد 1391
- 15:19 |

زمونه لامصب!!!!!!!

بابام حسرت زمان باباش را میخورد،
منم حسرت زمان بابام،
اما اگه پسر من بخواد حسرت زمان منو بخوره،
همچین جفت پا میرم تو دهنش، که نفهمه از کجا خورده!

نویسنده : danial | یک شنبه 28 خرداد 1391
- 15:18 |

علی چپ لعنتی!!!!!

يک وقتايی بود وقتی خودتو ميزدی به کوچه علی چپ , تنها بودی ..!
الان که ميری ميبينی .. همه جمعن..

نویسنده : danial | شنبه 27 خرداد 1391
- 14:40 |

دم استادشون گرم!!!!

دانشجوی دختر:

استاد! تورو خدا! من باید این درسو قبول شم! وگرنه مشروط میشم!

استاد:

خب من باید چیکار کنم الان ؟

دانشجوی دختر:

استاد شما منو پاس کنید من هر کاری بگین میکنم!!

استاد:

هر کاری ؟

دانشجوی دختر:

هر کـــــــــــــــاری!

استاد:

هر کارِ هر کـــــــــــــاری؟؟!

دانشجوی دختر:

هر کارِ هر کـــــــــــــاری!!

استاد:

برو درس بخون ..!
[ جمعه بیست و ششم خرداد 1391 ] [ ] [ پرچونه ]
5 لبخند

نویسنده : danial | شنبه 27 خرداد 1391
- 14:39 |

به سلامتیش!!!!!!!!!!!

به سلامتی‌ اون پسری که وقتی‌ تو خیابون نگاهش به

 یه دختر ناز و خوشگل میفته بازم سرشو میندازه

 پایین میگه برم جلوتر بهترشو گیر میارم

نویسنده : danial | شنبه 27 خرداد 1391
- 14:39 |

آخرین خبر از بهشت!!!!!!!!!

میگن تو بهشت هر چند بار که دلت بخواد می تونی

با لگد بری تو صورت ِ عشق ِ قدیمیت!

نویسنده : danial | شنبه 27 خرداد 1391
- 14:38 |

اینم مامان ما!!!!!!!!!!

من و برادرم سرما نمی خوریم اصلا !!! مامانم میگه برای اینکه وقتی بچه بودین از حمام که می اومدین میذاشتمتون جلو پنکه خشک بشین حالا بدنتون مقاوم شده !

نویسنده : danial | شنبه 27 خرداد 1391
- 14:38 |

ینی فیلمی داریم تو خونمون!!!!!!

مامانم خطاب به بابام : یه چیزی شده نمی تونم بهت بگم ، خـــیلی عصبانی ام.
بابام : اوکی ، چایی میریزی برام لطفا
مامانم : چرا نمی پرسی چی شده ؟
بابام : خودت یک ساعت دیگه میایی میگی

نویسنده : danial | شنبه 27 خرداد 1391
- 14:37 |

سبییل!!!!!

پسر داییم مو کاشته، بینیشو عمل کرده، بوتاکسم کرده، ابرو هاشم، که از ابرو زنا نازکتره.فک کنم امروز فردا پروتز هم بکنه.فقط هر کاریش میکنیم سیبیلاشو نمیزنه.

میگه مرد باید سیبیل داشته باشه.

نویسنده : danial | شنبه 27 خرداد 1391
- 14:34 |

شانسمو!!!!!!!!!!!

سر جلسه امتحان؛
به يه دختره پنج تا سوال رسوندم .
اومد تو محوطه ماچم کرد!
الان عذاب وجدان دارم که چرا برگمو بهش ندادم ...!!

نویسنده : danial | شنبه 27 خرداد 1391
- 14:33 |

اینم 18+

دوستانی که از ۱۸+ بدشون میاد لطف کنن وارد نشن .

ادامه مطلب

نویسنده : danial | شنبه 27 خرداد 1391
- 14:32 |

  • درباره وبلاگ
  • موضوعات
  • آرشیو

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید. میسی که سر زدی. ولی گریه کردن ممنوع

موضوعات

مدل تاج عروس...

جدیدترین مدلهای دسته گل عروس...

سری جدید لباس های اسپرت...

لباس های اسپرت پسرانه...

ثبت نام

دانلود گجت سایت

آرشیو

بهمن 1392

دی 1392

ارديبهشت 1392

فروردين 1392

آذر 1391

آبان 1391

مهر 1391

شهريور 1391

مرداد 1391

تير 1391

خرداد 1391

ارديبهشت 1391

شهريور 1386

نويسندگان

danial

دختر خانوم

لینک دوستان

charm♀school

اخبار هنرمندان

nooshnoosh

کلبه آرزوها

ردیاب خودرو


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ANTI cry و آدرس anticry.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





قالب سبز

امکانات وبلاگ

کلمات کلیدی

    من عقده ای نیستم ,

پیوندهای روزانه

  • حمل ماینر از چین به ایران
  • حمل از چین
  • بوق دوچرخه
  • یکانسر
  • آی کیو مگ
  • ریحون مگ
  • مجله خبری کسب و کار برتر
  • قالب سبز

آخرین مطالب ارسالی

  • انتظار مردم
  • چی شده؟؟؟
  • آخه این چرا؟؟
  • واقعا من الان چی به خودم بگم؟؟؟
  • دمه ایرانی جیز!!!
  • به مناسبت
  • اعتراف میکنم!!!!!!
  • دمت گرم
  • رد پای خدا
  • دخترای نامرد!
  • چی بگم!؟!؟!
  • واقعا کدوم گوری بودی؟؟
  • اینم از خاکسپاری!!!!!
  • بیچاره مردا
  • کامل شدن دین!!!
  • من خیلی باهوشم!!!!!!!!!
  • نوح
  • وایـــــــــــــــــــی
  • تام کروز!!!!!!!!!!
  • ایستگاه تامل!!!!!!!!!!

Powered by LOXBLOG.COM | Designed by GreenSkin.ir